میرحسین موسوی با انتقاد از سیاست غربگرایان: به جای رایزنی در لندن و نیویورک به اسلام آباد و آنکارا نیاز داریم
میرحسین موسوی در دومین گفت وگوی رسانه ای خود پس از فعال شدن در صحنه سیاسی کشور به بیان انتقاد صریح از غربگرایان و انتقادات کمرنگ از دولت نهم و اصولگرایان پرداخت و از جمله در نقد سیاست خارجی غربگرایانه دولت های اصلاحات و سازندگی با بیانی کنایه آمیز گفت: ما بیش از آنکه احتیاج داشته باشیم نیویورک و پاریس و یا لندن را مجاب کنیم، احتیاج به حضور خردمندانه و فعال در اسلام آباد و آنکارا و باکو و دوشنبه و ایروان و کابل داریم.
وی در گفت وگو با مجله صنعت و توسعه در پاسخ به سؤالی درباره آرمان های مورد نظر امام(ره) و انقلاب اظهار داشت: آرمان حضرت امام(ره) تحقق یک جامعه اسلامی بود البته با تأکید روی اسلام ناب محمدی. در نگاه ایشان «اسلام ناب محمدی» اسلام مدافع آزادی و استقلال و مستضعفین و کوخ نشینان و در مقابل اسلام مرفهین بیدرد، اسلام آمریکایی، اسلام متحجرین و اسلام شاهنشاهی بود. سخنان چند سال آخر عمر مبارک حضرت امام پر از اشارات صریح به تقابل این دو اسلام بود. بنظر بنده ایشان تصور روشن و خارق العاده ای از وظایف دولت مدرن داشت و تنها «اسلام ناب محمدی» را رها بخش برای مردم و مشکل گشا برای وظایف یک نظام اسلامی امروزین می دانست.
پایبندی به اصول بهترین راه تامین منافع ملی است
وی سپس با تاکید بر پایبندی به اصول گفت: به نظر من پایبندی به اصولی که به راحتی از نظرات حضرت امام (ره) و متون معتبر انقلاب قابل استخراج است بهترین راه تامین منافع حیاتی و منافع ملی ماست. به شرطی که با ماجراجویی و حادثه آفرینی همراه نشود.
به اعتقاد موسوی داشتن شرایط اقتصادی و سیاسی مطمئن در داخل برای اعمال و پیگیری سیاست خارجی فعال و قدرتمندانه ضروری است. وی در این باره گفته است: سرنوشت وحدت ملی پیرامون منافع حیاتی و ملی کشور از موفقیت در سیاست خارجی جدایی ناپذیر است. ما برای تامین حداکثر منافع خودمان در رابطه با جهان باید مزیت های نسبی خودمان را بخوبی بشناسیم و بصورت عاقلانه و فعال از آنها در روابط بین الملل استفاده کنیم. سیاست های تنگ نظرانه داخلی که دایره طرفداران نظام را کم کند و یا سیاستهای اقتصادی که نتواند عدالت را کنار توسعه و رشد سریع دنبال کند ضمن آنکه منابع داخلی را به هدر می دهد موقعیت ما را در جهان تضعیف می کند. ما باید بررسی کنیم تا چه اندازه از موقعیت و ظرفیت های ژئو استراتژیکی و ژئوپلیتیکی خودمان در سیاست خارجی استفاده می کنیم.
وی تصریح کرد: بنده می گویم که برای مجاب کردن غرب و وادار کردن آنها برای دست کشیدن از سیاست های مخاصمت آمیز، بیش از آنکه احتیاج داشته باشیم نیویورک و پاریس و یا لندن را مجاب کنیم، احتیاج به حضور خردمندانه و فعال در اسلام آباد و آنکارا و باکو و دوشنبه و ایروان و کابل داریم. یادمان باشد که در زمان حضرت امام (ره) و دوران دفاع مقدس وقتی رئیس جمهور کشورمان به پاکستان رفتند مردم لاهور در استقبال، ماشینی را که ایشان و ضیاء الحق در آن سوار بودند روی دست بلند کردند. ما کمتر توجه کرده ایم که ابزار و دارایی ما در چانه زنی یا مقابله با دشمنانمان همین مزیت های نسبی ما در جهان اسلام و منطقه است.
چپ ما ربطی به سوسیالیسم نداشت
میرحسین موسوی در پاسخ به سؤالی در خصوص شبهه نزدیکی سیاست های چپ با سوسیالیسم در دوران دفاع مقدس اظهار داشت: در سؤال اصطلاح چپ به صورت منفی بکار گرفته شده ولی در اول انقلاب و در آن دهه جریان چپ همین جریان خط امام خط دفاع از محرومین و مستضعفین خط برنامه ریزی و خط توسعه و خط آزادی بود. و این چپ ربطی به سوسیالیسم نداشت و دنبال اعمال سیاست های سوسیالیستی و شبه سوسیالیستی نبود. سیاست های دوران جنگ در زمان حیات حضرت امام(ره) بکار گرفته می شد. اگر ایشان می دیدند که جریان سوسیالیستی یا شبه سوسیالیستی است و اسلامی نیست لحظه ای برای برخورد تعلل نمی کردند. بعضی از اقدامات چون قیمت گذاری با دستور مستقیم ایشان به قوه قضاییه و قوه مجریه شروع شد و یا دستور تعزیرات نیز همینطور. دلیلش هم شرایط جنگ بود. بارها بنده ناظر پیگیری اینگونه سیاست ها از طرف ایشان بودم. مساله تعاونی ها که به دلیل فشار جریان راست متوقف شده بود دو سه بار بطور مستقیم از سوی ایشان پیگیری شد.
مجریان سیاست تعدیل ما را متهم به کوپنیسم کردند
میرحسین موسوی سپس با انتقاد از مدافعان و مجریان سیاست تعدیل اقتصادی در دوران جنگ و پس از آن گفت: عده ای بودند که هیچ حسی نسبت به مصالح ملی و دفاع مقدس و خون شهدا نداشتند. اینها نه به هویت اسلامی احساس تعلق می کردند و نه پایبند به مرزهای ملی بودند. تعجب آور نبود که بارها تئوریسین های اینها در شرایطی که درآمد نفت بین 6 تا 7 میلیاد دلار نوسان داشت و به سختی روزهای جنگ را می گذراندیم و در حالی که بیش از نصف همین درآمد نیز بطور مستقیم به عنوان هزینه های دفاع مقدس پرداخت می شد به ما توصیه می کردند نرخ ارز را آزاد کنیم. آیا حق نبود کسانی که ارقام و آمار و واقعیت ها دستشان بود نسبت به مقاصد اینگونه افراد شک بکنند. یک بار در سال 64 بنده با یکی از این نظریه پردازها بعد از رای اعتماد دولت از مجلس ملاقات کردم. ایشان حدود یک ساعت از مزایای سیاست تعدیل در آن هنگامه جنگ و بحران صحبت کرد و این که اگر این کار بشود کشور گلستان می شود و چه و چه. ایشان وقتی صحبت را شروع کرد بنده حساس شدم و به خودم گفتم تامل کنم تا همه صحبت ها را بشنوم. در آخر صحبت بنده گفتم که شما یک نکته را فراموش کردید وقتی سؤال کرد چه نکته ای، گفتم آن که بعد از اعمال این سیاست ها دست هایمان را جلوی صدام بلند کنیم. من هنوز یادم هست که در یک ساعت صحبت ایشان کلمه ا ی در رابطه با دفاع مقدس اشاره نشد و بعدها بنده به این جلسه بارها فکر کردم و به نتیجه رسیدم که برای این فرد و دوستانش مرزهای ملی و مصالح ملی و یا مصالح دینی بی معناست. بعد از اتمام وظایف دولت، بنده هیچگاه تعجب نکردم که آنها همان نظریات را پی بگیرند بلکه تعجب بنده از دوستانی بود که در زمان همکاری با دولت زمان حضرت امام(ره) از «مای نوعی» تندتر بودند ولی وقتی ورق برگشت ما را به کوپنیسم و سوسیالیسم متهم کردند و حتی شخصیتی چون مرحوم عالی نسب با آن همه خدمت و سابقه تدین را با انگلیس مقایسه کردند. بنده در سیاست های دوران جنگ همیشه به اقتصاد اسلامی فکر می کردم و مجموعه سیاست های بکار گرفته شده در آن زمان را تنها راه ایستادگی یک کشور انقلاب کرده و در حال جنگ می یابم و بعدها وقتی شرایط بعضی از کشورهای در حال جنگ را مطالعه کردم و روی سیاست های آنها دقت کردم این شبهه برای بنده ایجاد شد که آیا در بعضی جاها کوتاه نیامدیم.
چشم انداز محقق نمی شود
وی در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص میزان تحقق چشم انداز 20 ساله با بیان این ادعا که «با روند موجود تحقق چشم انداز امکان پذیر نیست» اظهار داشت: یادمان باشد بعضی از رقیبان ما سرعت زیادی در توسعه پیداکرده اند و شکاف ما و آنها می تواند تعادل های منطقه را بهم بزند و با توجه به ادعای اسلامیت ازسوی ما این شکاف می تواند به ضرر هم اسلام و هم ایران باشد. بنده گمان میکنم طراحان و تصویب کنندگان چشم انداز در سند چشم انداز نگران این شکاف بوده اند.
عده ای با کلیشه توزیع فقر به عدالت حمله می کنند
میرحسین موسوی نخست وزیر دهه 60 نظام در آخرین سوال پیرامون عدالت از دیدگاه حضرت امام (ره) گفت: متاسفانه بیشترین اوقات از تقارن ضروری این دو نکته باهم غفلت کرده ایم. ما یا عدالت را در مقابل توسعه قرار داده ایم و آنرا محکوم کرده ایم و یا کلیشه ای بعنوان توزیع فقر ساخته ایم تا عدالت را مورد حمله قرار دهیم و یا آن را در مقابل یک ارزش بنیادی دیگر مثل آزادی قرار داده ایم بدون آنکه توجه کنیم آزادی از دل عدالت بیرون می آید. و گاهی هم دیده ایم که عده ای شعار عدالت را به ابزاری پوپولیستی برای جذب آراء و قلوب تبدیل کرده اند. در این مدت تقریبا تمام کلید واژه های مرتبط با عدالت از ادبیات سیاسی و اقتصادی ما حذف شده است. بدتر آنکه ما منابع کمیاب کشور را در خدمت اغراض سیاسی و اهداف کوتاه مدت بکار گرفته ایم و باین ترتیب غول فساد را در کشور بیدار کرده ایم. بنده بعنوان دفاع از انقلاب و امام(ره) می گویم هیچکدام از این رویکردها ارتباطی با اهداف ایشان و نظریاتشان در مورد عدالت ندارد.